سنگ نوشته ها بر قبور شهدای شهرستان شاهرود (4)
ایام عید نوروز است و به رسم نیکوی سر زدن به گذشتگان، امروز سه شنبه سوم فروردین ۱۳۹۵ بعد از ورزش صبحگاهی، سری به مزار شهدای شهر شاهرود زدم، تعدادشان زیاد است و لذا به نظرم رسید تنها چهره ها را از روی عکسی که بر سنگ مزارشان حکاکی شده است، مرورشان کنم، دیدم اغنا نمی شوم و باید به نام ها نیز نگاه کرد، نام ها را که دیدم، محل و تاریخ شهادت شان کنجکاوم کرد و...،
خلاصه گفتم سنگ را با نوشته اش با خود ببرم و موبایل را بیرون کشیدم و شروع به عکس برداری از سنگ مزارشان کردم تا در یک فرصت مناسب خوب نگاه شان کنم، اینجا با عکس ها و نام هایی مواجه می شوی که آشنایند، همسنگرانی که روزی با آنان بودم و ناگهان انفجاری، شلیکی و...، از قافله ی ما جدا شدند و راه خود را پی گرفتند و رفتند، تا ما بمانیم و گرفتار شویم.
ابتدا از سنگ مزار چند تن از آنان که آشناتر بودند عکسی گرفتم، ولی باز با خود گفتم مگر می توان در این بین شان نا آشنایی یافت که همه از یک جبهه و هدف بودیم و لذا به ترتیب و بدون انتخاب از 250 تن از آنان عکس گرفتم؛ حسابی انسان را در تفکر فرو می برند، هزاران پیام دارند، حیفم آمد این سنگ نوشته ها که تاریخ قهرمانان و ایثارگران و جوانان این مرز و بوم است را با شما به اشتراک نگذارم، تا شما هم با توجه به حالتان با آنان ارتباط بگیرید. با کسانی که جان در راه میهن خود فدا کردند و امروز به نظاره اعمال ما نشسته اند.
برای من که این سرزدن به آنان دردسر ساز شد و شرمسار از نزدشان مرخص شدم و... هر بار که سری به آنان می زنم منقلبم می کنند، انگار سخنان زیادی دارند و از انتظارات شان می گویند، از سن و سال شان، تیره و تبارشان، اهداف شان، دل نگرانی ها شان، طلوع و غروب شان و... چیزهای زیادی برای یادآوری دارند و...
این جنگ و انقلاب را این مردم پیش بردند، وقتی به مزار شهدای آنان در این راه سر می زنی کلکسیونی از نام ها، سن و سال ها، تیره و تبارها، فامیل ها و... می یابی که در نقطه، نقطه ی منطقه ایی به گستردگی یک مرز چند هزار کیلومتری جان باختند تا ذره ایی از این خاک را دشمن نتواند جدا کند و ثروت، مال و ناموس این کشور دوباره به یغما و تاراج دشمن نرود. کافیست از کنار قبرهای آنان کمی با توجه بگذری و به سنگ نوشته قبورشان توجهی کنی هزار نکته در آن نهفته است:
بر سنگ نوشته برخی از شهدای مزار شهر شاهرود بدین شرح نگاشته اند:
107- پاسدار شهید مجید رحیمیان فرزند محمد حسن، ولادت 1343، شهادت 19/3/1363، که در کربلای جاده اهواز از خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "پدر و مادر عزیزم، تقاضای من این است که فرمان امام را با دل و جان بگوش بگیرید و عمل نیز بکنید".
108- پاسدار شهید سید علی خاتمی فرزند سید حسن، ولادت 1340، شهادت 19/3/1363، که در کربلای جاده اهواز از خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "باید که در این راه شیوه مردان خدا را استقامت و صبر و شکیبایی و ایثارگری و از جان گذشتگی پیش روی خود قرار داد و مطیع امر خدا، ولایت امر بود".
109- گروهبان دوم شهید علی اکبر مزحجی فرزند محمد کاظم، ولادت 1336، شهادت 21/2/1363، که در کربلای سومار به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ آنانکه ره عشق گزیدند همه، در کوی شهادت آرمیدند همه، در معرکه دو کون فتح از عشق است، زیرا که سپاه او شهیدند همه.
110- گروهبان دوم شهید محسن میرزایی فرزند غلامرضا، ولادت 1342، شهادت 11/1/1363، که در کربلای جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ یادی که پس از خون جگر شد جامش، این بود به روز واپسین پیغامش، آنکس که ره حسین ع را می پیمود، شهد است شرنگ عاشقی در کامش.
111- درجه دار شهید محمد رضا خطیب کیانی فرزند علی، ولادت 1341، شهادت 26/12/1362، که در کربلای اهواز به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ عاشق چو شدی تیر به سر باید خورد، زهری که رسد همچو شکر باید خورد، در راه وصال دوست با چهره باز، دریا دریا خون جگر باید خورد.
112- گروهبان دوم شهید عبدالحمید خطیب زاده فرزند عباسعلی، ولادت 1341، شهادت 11/12/1363، که در کربلای جفیر شهد گوارای شهادت را نوشید؛ دل بر جهان مبند که این بی وفا عروس، با هیچ کس شبی به محبت سحر نکرد. قسمتی از گفتار شهید: خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت".
113- سرباز شهید حسین یونس آبادی فرزند محمد، ولادت 1341، شهادت 11/12/1362، که در کربلای جفیر به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "پدر و مادرم از این که یکی از فرزندانتان را در راه اسلام داده اید خوشحال بوده و همیشه به یاد شهدای کربلا باشید".
114- پاسدار شهید حسن برجسته واعظی فرزند شیخ علی، ولادت 1341، شهادت 2/3/1362، که در کربلای پاسگاه زید به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "شهادت کوتاه ترین و عاشقانه ترین و خالصانه ترین راه برای رسیدن به خداست شهادت پرواز شکوهمند انسان از خاک تا خداست و انتخابی آگاهانه و مخلصانه است".
114- پاسدار شهید حسن یونسیان فرزند مهدی، ولادت 1340، شهادت 15/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "بروید راهی را که انبیا رفتند راهی که اولیا رفتند راهی را که شهدا رفتند که بسی زیباست این راه و پیمودن این راه خستگی ندارد ببینید که چقدر خون یک شهید به جامعه تحرک می دهد ".
115- پاسدار شهید محمد حسن خراط فرزند محمد، ولادت 1342، شهادت 16/8/1361، که در کربلای عین خوش به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "امروز به شما وصیت می کنم که دست از حمایت امام امت بر ندارید مبادا از حمایت امام دست بردارید".
116- پاسدار شهید محمد اسماعیل کریمی فرزند غلام حسن، ولادت 1343، شهادت 14/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "امیدوارم که توانسته باشم با شهادتم هدف خود را بیان کرده باشم ای کاش صد جان می داشتم و فدای اسام محمد ص و خط سرخ و پرخروش ولایت فقیه می کردم. ای مردم مرگ من در زندگی است، چون بمیرم مرگ من در زندگی است".
117- پاسدار شهید محمد علی کاظمی فرزند غلامحسین، ولادت 1344، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ امام خمینی: "خط سرخ شهادت خط آل محمد ص و علی ع است". عاشق چو شدی تیر به سر باید خورد، زهری که رسد همچو شکر باید خورد، در راه وصال دوست با چهره باز، دریا دریا خون جگر باید خورد
118- پاسدار شهید محمد باقر قرایی فرزند صفر علی، ولادت 1343، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش توسط صدامیان کافر به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "نگذارید خون شهیدان اسلام را پایمال کنند این مسولیتی است که از خدا و پیروانش به شما رسیده است از سپرده ات حفاظت کن".
119- پاسدار شهید ابراهیم حقیقت فرزند حسن، ولادت 1340، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ اشعاری که شهید بدان علاقه داشت: "بر لبش قفل است و در دل رازها، لب خموشی و دل پر از آواز ها، عارفان که جام حق نوشیده اند، رازها داشت و پوشیده اند، هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند".
120- پاسدار شهید حسین فروغی فرزند ابوالقاسم، ولادت 1342، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "نمی دانم آیا لیاقت این را دارم که این جسم مادی و ناچیز را، این بدن کثیف که غرق در گناه است، هدیه در راه رضای تو کنم، خدایا از خود بی خودم کن که دیگر طاقت ندارم، دلم میخواست دور از هیاهوی این دنیای مادی به خاک سپرده می شدم، دلم میخواست مانند شهدای گمنام باشم و در همان بیابان ها می ماندم".
121- پاسدار شهید مجید یونسیان فرزند عباس، ولادت 1345، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "از شما امت عزیز و شهید پرور می خواهم که هیچگاه راه حق یعنی راه شهدایی که موفق شدند خون ناقابل خود را در راه اسلام فدا کنند فراموش نکرده و در راه آزادی تمامی مستضعفین جهان قدم بردارید".
122- بسیجی شهید عبدالله طاهری فرزند فضل الله، ولادت 1343، شهادت 26/4/1361، که در کربلای بصره و عملیات رمضان به درجه رفیع شهادت نایل گردید و پیکر پاکش پس از 40 روز به خاک سپرده شد؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "اگر می خواهید در کارهایتان موفق شوید سعی کنید اصل کار را که برای رضای خداست گم نکنید و ضرورت پیروی از ولایت فقیه و روحانیت شیعه و صبر و استقامت و سعی در انسجام و شرکت در مراسم دعا و قرآن و نماز جماعت را متذکر می شوم".
123- جوان شهید حادثه منا، مهاجر الی الله، حاج مجید یونسیان فرزند هادی، شهادت 2/7/1394، پیام شهید: "خدایا بگذار در برکه عرفه خود را از زنگار غفلت و معصیت شستشو داده به امید انکه از این لحظه ها استفاده کرده و حضرت صاحب الزمان عج گوشه چشمی به این حقیر نماید. پیام شهد در عصر غیبت، پشتیبان ولایت فقیه بودن و حرکت در راه ولایت است که حرکت در این راه کمتر از شهادت نیست".
124- پاسدار شهید پرویز پروانی فرزند حسن، ولادت 1339، شهادت 16/5/1362، که در کربلای مهران عملیات والفجر سه به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "پدر و مادرم امیدوارم همانطور که از اول انقلاب تا به حال همگام با آن پیش رفته اید از این به بعد هم ادامه دهید و قاطع تر بیاری امام مان روح خدا بشتابید".
125- پاسدار شهید احمد رضایی فرزند محمد اسماعیل، ولادت 1333، شهادت 16/5/1362، که در کربلای مهران عملیات والفجر سه به فیض عظمای شهادت نایل گردید؛ اشعاری از متن وصیت نامه شهید: "روزها فکر من این است و همه شب سخنم، که چرا غافل از احوال دل خویشتنم، ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست، به امید سرکویش پرو بالی بزنم".
126- روحانی شهید شیخ محمد تهرانی فرزند علی اصغر، ولادت 1334، شهادت 16/5/1362، که در کربلای مهران عملیات والفجر سه به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ استاد شهید مطهری: "شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام می شود بنشینند و آسایش بیابند".
127- پاسدار شهید سعید امیری فرزند اسدالله، ولادت 1345، شهادت 28/11/1362، که در کربلای کردستان "بانه" شربت شهادت را نوشید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "برای رضای خدا و دفاع از وطن به جبهه آمدم. امام خمینی: هر موی شهیدی از ما و از هر قطره خونی که به زمین می ریزد انسان هایی مصمم و مبارزی به وجود می آید.".
128- سرباز شهید محمد رضا غلامی فرزند اکبر، ولادت 1342، شهادت 28/11/1362، که در کربلای کردستان شربت شهادت را نوشید؛ هر که از تن بگذرد جانش دهند، هر که جان در باخت جانانش دهند، هرکه بی سامان شود در راه دوست، در دیار دوست سامانش دهند.
129- پاسدار شهید غلامرضا رستمی فرزند محمد ، ولادت 1343، شهادت 5/12/1362، که در کربلای کردستان به فیض عظمای شهادت نایل گردید؛ قسمتی از گفتار شهید: "در همه وقت به فکر خدا باشید و به فکر این که هر لحظه مرگ می خواهد به سراغ شما بیاید".
130- پاسدار شهید مهدی ناطقی فرزند محمد اسماعیل، ولادت 1346، شهادت 28/12/1362، که در کربلای جزیره مجنون و بر اثر بمباران شیمیایی به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "چه بهتر آنکه مرگ ما شهادت در راه خدا باشد که این سعادت عظیم نصیب هر کسی نمی شود جز بندگان خالص خدا".
131- سرباز شهید محمد رضا مشتاقی فرزند علی محمد، ولادت 1343، شهادت 13/8/1362، که در کربلای اندیمشک به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ لاله این چمن الوده به رنگ است هنوز، سپر از دست مینداز برادر که جنگ است هنوز.
132- پاسدار شهید سید کاظم میر حسنی فرزند سیدحسن، ولادت 1341، شهادت 21/11/1364، که در کربلای اروند رود عملیات والفجر هشت به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "ما دل بر این دو روز دنیا نبستیم در انتظار زندگی بی نهایتیم ما از حسین ع درس شهادت گرفته ایم ما پیروان مکتب وحی و ولایتیم به جبهه آمدم تا با خونم هر چند که ناقابل است درخت اسلام را آبیاری کنم آمده ام تا هستی خود را نثار جانان سازم آمده ام تا دینم را به دینم ادا کنم".
133- بسیجی شهید سید حبیب الله میرحسنی فرزند سید حسن، ولادت 1345، شهادت 11/8/1361، که در کربلای موسیان عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "بر سر قبرم پرچم سبزی نصب کنید بر بازویم بازوبند سبزی است که آن را باز نکنید تا همه دشمنان بدانند که تا اخرین قطره خونم پیرو راه حسین ع و راه جدم و پیرو مادرم زهرا س بوده ام و از امام اطاعت کرده ام".
134- پاسدار شهید احمد اسدیان فرزند اسدالله، ولادت 1342، شهادت 2/3/1361، که در کربلای خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ شهید مرتضی مطهری: "منطق شهید دمیدن روح به اندام مرده ارزش های انسانی است منطق حماسه آفرینی است منطق دورنگری است بلکه بسیار دور نگری است".
135- سرباز شهید محمود کلانتری فرزند محمد ، ولادت 1339، شهادت 3/3/1361، که در کربلای خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ استاد شهید مرتضی مطهری: "شهید از راه خون خودش خودش را در اجتماع جاوید می کند یعنی خون جاوید در اجتماع به وجود می آورد" بزرگ فلسفه شهادت این است، مرگ سرخ به از زندگی ننگین است.
136- بسیجی شهید محمد حسن بیدگلی فرزند آقا کوچک، ولادت 1344، شهادت 25/12/1363، که در کربلای منطقه عملیاتی شرق دجله به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ و پیکر پاکش بعد از ده سال به خاک سپرده شد. در قامت خونین تو ایمان نشکست، بر جلوه ایثار و وفای تو درود، پیمانه اگر شکست پیمان نشکست.
ادامه دارد....
جالبش دیدی بخوان و بگذر؛ نگاره ها، دلنوشت و یا نظر داشتی بیش نیست.