ایام عید نوروز است و به رسم نیکوی سر زدن به گذشتگان، امروز سه شنبه سوم فروردین ۱۳۹۵ بعد از ورزش صبحگاهی، سری به مزار شهدای شهر شاهرود زدم، تعدادشان زیاد است و لذا به نظرم رسید تنها چهره ها را از روی عکسی که بر سنگ مزارشان حکاکی شده است، مرورشان کنم، دیدم اغنا نمی شوم و باید به نام ها نیز نگاه کرد، نام ها را که دیدم، محل و تاریخ شهادت شان کنجکاوم کرد و...،

خلاصه گفتم سنگ را با نوشته اش با خود ببرم و موبایل را بیرون کشیدم و شروع به عکس برداری از سنگ مزارشان کردم تا در یک فرصت مناسب خوب نگاه شان کنم، اینجا با عکس ها و نام هایی مواجه می شوی که آشنایند، همسنگرانی که روزی با آنان بودم و ناگهان انفجاری، شلیکی و...، از قافله ی ما جدا شدند و راه خود را پی گرفتند و رفتند، تا ما بمانیم و گرفتار شویم.

ابتدا از سنگ مزار چند تن از آنان که آشناتر بودند عکسی گرفتم، ولی باز با خود گفتم مگر می توان در این بین شان نا آشنایی یافت که همه از یک جبهه و هدف بودیم و لذا به ترتیب و بدون انتخاب از 250 تن از آنان عکس گرفتم؛ حسابی انسان را در تفکر فرو می برند، هزاران پیام دارند، حیفم آمد این سنگ نوشته ها که تاریخ قهرمانان و ایثارگران و جوانان این مرز و بوم است را با شما به اشتراک نگذارم، تا شما هم با توجه به حالتان با آنان ارتباط بگیرید. با کسانی که جان در راه میهن خود فدا کردند و امروز به نظاره اعمال ما نشسته اند.

 برای من که این سرزدن به آنان دردسر ساز شد و شرمسار از نزدشان مرخص شدم و... هر بار که سری به آنان می زنم منقلبم می کنند، انگار سخنان زیادی دارند و از انتظارات شان می گویند، از سن و سال شان، تیره و تبارشان، اهداف شان، دل نگرانی ها شان، طلوع و غروب شان و... چیزهای زیادی برای یادآوری دارند و...

این جنگ و انقلاب را این مردم پیش بردند، وقتی به مزار شهدای آنان در این راه سر می زنی کلکسیونی از نام ها، سن و سال ها، تیره و تبارها، فامیل ها و... می یابی که در نقطه، نقطه ی منطقه ایی به گستردگی یک مرز چند هزار کیلومتری جان باختند تا ذره ایی از این خاک را دشمن نتواند جدا کند و ثروت، مال و ناموس این کشور دوباره به یغما و تاراج دشمن نرود. کافیست از کنار قبرهای آنان کمی با توجه بگذری و به سنگ نوشته قبورشان توجهی کنی هزار نکته در آن نهفته است:

 بر سنگ نوشته برخی از شهدای مزار شهر شاهرود بدین شرح نگاشته اند:

137- شهید علی اکبر اکبری فرزند علی، ولادت 1342، شهادت 24/4/1361، که در کربلای شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "خدایا از تو می خواهم که عمرم را در خاک و خون میدان پیکار به پایان برسانی و فضیلت شهادت را نصیبم کنی تا در آن جهان گلگون کفن و سفید روی از خاک برخیزم".

138- جهادگر شهید علی جلالی فرزند محمد رضا، ولادت 1342، شهادت 25/2/1361، که در کربلای خرمشهر و در عملیات بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ استاد شهید مرتضی مطهری: "در ملت هایی که روح حماسه مخصوصا حماسه الهی می میرد بزرگترین خاصیت شهید این است که آن حماسه مرده را از نو زنده کند".

139- شهید مهدی صباغان فرزند عبدالله، سرپرست دفتر کل امور مناطق جنگی خوزستان، ولادت 1337، شهادت 13/1/1361، که در کربلای دشت عباس و در عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "اکنون که به لقا الله می روم چهره ام سیاه است و گناهان بزرگ را مرتکب شده ام گناه بزرگم عدم قدرشناسی و درک وجود امام و گناه دیگری چون عدم ادای حق پدر و مادر است".

140- پاسدار شهید مجید شریف فرزند حبیب، ولادت 1340، شهادت 11/1/1361، که در کربلای جنوب و در عملیات فتح المبین به لقا الله پیوست؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "ای ملت اگر تنها به بیان کردار همین یک روز ما و شمشیر زدن و شهادت مان را شرح دهی ولی هدف بزرگ ما را برای آینده بشریت تشریح نکنی یا دگرگون جلوه دهی، ما در روز رستاخیز بازخواست خواهیم کرد".

141- پاسدار شهید محسن شریف فرزند حبیب، ولادت 1342، شهادت 7/5/1361، که در کربلای شلمچه به فیض شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "پدرم همانطور که می دانی ما امانتی از خدا بر دست شما هستیم همانطور که مجید راهش را یافت من هم بدنبالش میروم و اگر شهید شدم دیگر برادرانم را روانه جنگ کن و خدا را شکر کن که امانتش را سالم تقدیم کردی".

142- شهید حاج بابا کابوسی فرزند حاج علی، ولادت 1339، شهادت 2/1/1361، که در کربلای شوش و در عملیات فتح المبین به لقا الله پیوست؛ او مشتاقانه ندای امام خویش را لبیک گفت و به سوی جبهه حق و باطل شتافت و جان بر سر پیمان خویش نهاد.

143- شهید حمید رضای مزجی فرزند مهدی، ولادت 1340، شهادت 5/7/1360، که در کربلای حصر آبادان به درجه رفیع شهادت نای شد؛ او با اهدا خون سرخ خود ما را به اطاعت از ولایت فقیه و امامت خمینی فراخواند.

144- روحانی شهید شیخ علی مظفری فرزند حبیب، ولادت 1341، شهادت 19/12/1359، که در کربلای مالکیه سوسنگرد بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "اینجانب تنها و تنها به عشق حسین زمانم امام خمینی به جبهه نبرد ایمان و کفر می روم".

145- بسیجی شهید مجید شاهرودی فرزند حبیب الله، ولادت 9/2/1339، شهادت 5/7/1360، که در عملیات فتح آبادان بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ او با اهدا خون سرخ خود ما را به اطاعات از ولایت فقیه و امامت خمینی فرا خواند.

146- بسیجی شهید محمد رضا باقرخان کلهر فرزند محمد باقرخان، ولادت 1337، شهادت 2/1/1361، که در کربلای جنوب ایران تپه 104 شوش بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ او مشتاقانه ندای امام خویش را لبیک گفت و بسوی جبهه حق و باطل شتافت و جان بر سر پیمان خویش نهاد.

147- بسیجی شهید سید حسین آقایان فرزند محمد علی، ولادت 15/5/1335، شهادت 4/8/1360، که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین علیه السلام لبیک گفت و با عشق به امام خمینی بدرجه رفیع شهادت نایل گردید. استاد شهید مرتضی مطهری: "شهدا شمع محفل بشریتند".

148- بسیجی شهید حسین عابدی فرزند محمد، ولادت 1339، شهادت 7/1/1361، که درعملیات فتح المبین بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ عاشق که شدی تیر به سر باید خورد، زهری که رسد همچو شکر باید خورد، در راه وصال دوست با چهره باز، دریا دریا خون جگر باید خورد.

149- بسیجی شهید غلام حسین رضوانی فرزند قاسم، ولادت 1341، شهادت 1/1/1361، که در کربلای سومار بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ امام خمینی:  خط سرخ شهادت خط آل محمد ص و علی ع است. شهادت لاله را روییدنی کرد، شهادت غنچه را بوییدنی کرد، ببوس ای خواهرم قبر برادر، شهادت چهره اش بوسیدنی کرد.

 150- سرباز شهید علیرضا شیخ کبیر فرزند علی اصغر، ولادت 1340، شهادت 2/1/1361، که در کربلای دشت عباس عملیات فتح المبین بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "سلام بر نایب انبیا و امامان خمینی کبیر رهبر جهان اسلام که چون شیر روز می خورشد و شب ها چون جد بزرگوارش امام سجاد ع بدعا و نیایش خداوند مشغول است".

151- پاسدار شهید حسن مرادی فرزند یوسفعلی، ولادت 1340، شهادت 10/2/1361، که در جاده خونین شهر- اهواز در عملیات بیت المقدس بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "باید عرض کنم که زندگی تمام مردان خدا درنهایت به شهادت ختم می شود و خونشان چنان بر آسمان می پاشدکه تا ابد بیانگر مبارزه حق و باطل است".

152- پاسدار شهید مجتبی احمدیان فرزند علی، ولادت 1337، شهادت 10/7/1361، که در سومار و در عملیات مسلم بن عقیل  بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "اکنون نه وقت حرکت است و نه وقت مردن که وقت شهادت است".

153- جهادگر شهید حسن طوسی فرزند عباسعلی، ولادت 1338، شهادت 26/7/1361، اعزامی از سپاه که در کربلای عین خوش بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ استاد شهید مرتضی مطهری: "شهدا شمع محفل بشریتند و محفل بشریت را روشن کردند". نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز، دانش آموزان عالم را چنین آگاه کرد، ابتدا قانون آزادی نویسد در جهان، بعد از آن با خون هفتاد و دوتن امضا کند.

154- پاسدار شهید مرتضی محمدی فرزند نصرالله، ولادت 1335، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش و در عملیات محرم بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "خدا کمکم کن تا بیعتی را که با این رهبر عزیزمان و مرجع تقلیدمان امام خمینی کبیر بسته ام بتوانم به بیعتم وفا و تا آخرین قطره خونم با دشمنان اسلام بجنگنم و خون ناقابلم را تقدیم خداوند و رهبر عزیزم نمایم.".

155- سرباز شهید منصور رادمنش فرزند محمدرضا، ولادت 1340، شهادت 3/3/1361، که در کربلای خرمشهر بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ امام خمینی ره: "مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد" شهادت لاله را بوییدن کرد، شهادت جام را بوسیدنی کرد، ببوس ای خواهرم قبر برادر، شهادت سنگ را بوسیدنی کرد.

156- پزشکیار شهید علی اکبر عامریون فرزند علی، ولادت 1339، شهادت 14/2/1361، که در آبادان خونین شهر بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ به میدان شهادت جوانی از شاهرودم، من علی اکبر عامریون شهید راه قرآنم،

157- پاسدار شهید مهدی امینیان فرزند محمد تقی، ولادت 1339، شهادت 11/8/1361، که در کربلای عین خوش عملیات محرم بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ استاد شهید مرتضی مطهری: "شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است تا دیگران در این پرتو به بهای نیستی او تمام شد بنشینند و آسایش یابند و کار خویش را انجام دهند آری شهدا شمع محفل بشریتند سوختند و محفل بشریت را روشن کردند".

158- پاسدار شهید محمد مهدی خرقانی فرزند حمزه، ولادت 1339، شهادت 20/5/1362، که در کربلای کردستان "کامیاران" شربت شهادت را نوشید؛ درراه دوست کشته شدن آرزوی ماست، دشمن اگرچه تشنه به خون گلوی ماست،گردیم دور یار چو پروانه دور شمع، چون سوختن در آتش عشق آرزوی ماست.

159- گروهبانیکم شهید علی اصغر زارعیان فرزند علی اکبر، ولادت 1339، شهادت 9/5/1362، که در کربلای مهران عملیات والفجر سه به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ بیا مادر کفن پوشان به جسم غرقه خون من، مرا آهسته خاکم کن تو ای تنها پناه من، مکن در مرگ من زاری برد آسوده خواب امشب، که اصغر شد فدای قاسم نو کدخدا امشب.

160- درجه دار شهید سید رضا عالی فطرت  فرزند سید حسین، ولادت 1342، شهادت 8/3/1362، که در کربلای فکه بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ گزین شوند سودا گزیده را کشتند، سیه بپوش برادر سپیده را کشتند، مگر ز قافله بوی جنون نمی شنوی، ز رودخانه بوی خون نمی شنوی، بیا بیاد شهیدان ره بکار شویم، کفن بپوش برادر که با یکدگرسوار شویم.

 161- پاسدار شهید یحیی سعیدی فرزند علی اکبر، ولادت 1344، شهادت 28/12/1361، که در کربلای ایران منطقه پاسگاه زید به درجه رفیع شهادت نایل گردید؛ استاد شهید مرتضی مطهری:  شهدا محفل بشریت هستند سوختند و محفل بشریت را روشن ساختند.

162- سرباز شهید حجت الله اختری فرزند ابوالفضل، ولادت 1345، شهادت 21/4/1367، که در کربلای زبیدات بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ تو ای مادر مکن زاری، که من اکنون بسی شادم، نمرده زنده می باشم، بود رنج تو در یادم، همانا شیر پاک تو، مراجانباز پرورده، که جان خویشتن را، در راه اسلام وطن دادم.

163- استوار دوم شهید سید محمد حسینی فرزند سید مهدی ، شهادت در سن 23 سالگی در تاریخ 5/7/1360، که در نبرد با کفار بعثی در جبهه دارخوین بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ افسوس که روح در بدن نیست مرا، یک بلبل مست درچمن نیست مرا، یاران و برادران مرا یاد کنید، با فاتحه ای روح مرا شاد کنید.

164- بسیجی شهید حاج محمود یحیایی فرزند علی ، متولد 30/7/1331 که در تاریخ 5/4/1360 در منطقه مریوان در مصاف با بعثیون مزدور عراقی شهد گوارای شهادت را نوشید. مجنون صفت به دشت جنون پا گذاشتیم، سر در قفای لیلی معنی گذاشتیم، در گرد شمع دوست چو پروانه سوختیم، تصویر عشق را به تماشا گذاشتیم.

165- شهید ابراهیم قاسمپور فرزند غلامرضا ، ولادت 1339، شهادت 1/2/1360، که در کربلای چزابه به درجه رفیع شهادت نایل گردید. امام خمینی: "باید عزیزانمان را فدای اسلام کنیم". گزین شوند سودا گزیده را کشتند، سیه بپوش برادر سپیده را کشتند، مگر ز قافله بوی جنون نمی شنوی، ز رودخانه بوی خون نمی شنوی.

166- پاسدار شهید محمد حسین وکیلیان فرزند عباسعلی، ولادت 1337، شهادت 14/8/1359، که در کربلای پاوه  بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "مکتبی را که این جانب دارم در آن مسئولیت سنگینی را به دوشم احساس می نمایم".

167- شهید ناصر بیاری فرزند علی اکبر، که در سن 25 سالگی شهادت 9/10/1357 مطابق با 29 محرم الحرام 1399 قمری بدست دژخیمان طاغوت بدرجه رفیع شهادت نایل آمد. ناصر بارخ گلگون اگر در خاک پنهان شد، زخونش باغ عشق و دین گل افزون و گلستان شد. ناصر بیاری شاد زی در گلشن جاوید، که با خون شهیدان خانه ایمان گل افشان شد.

168- شهید سید جعفر میر غفوریان فرزند سید حسین، ولادت 1327، شهادت 9/10/1357، که در حین راهپیمایی بدست مزدوران رژیم پهلوی در مقابل پاسگاه ژاندارمری بسطام به درجه رفیع شهادت نایل گردید استاد شهید مرتضی مطهری: "شهدا شمع محفل بشریتند سوختند و محفل بشریت را روشن ساختند".

169- پاسدار شهید مسعود طاهری فرزند حسین، ولادت 1340، شهادت 1/12/1360، که در تنگه چزابه بدرجه رفیع شهادت نایل گردید؛ قسمتی از وصیت نامه شهید: "جنگ با صدام یزید متجاوز آخرین جنگ و مبارزه ما نیست و این مبارزه تا نابودی کامل او و پایان صدام یعنی استکبار جهانی ادامه خواهد داشت".

170- شهید عباس قاسمپور فرزند غلامرضا، ولادت 1346، شهادت 21/11/1364، که در کربلای فاو بدرجه رفیع شهادت نایل و به لقا یار پیوست؛ همپای نسیم ره به کویش بردند، دل را چو نظر به جستجویش بردند، سرباخته و به ارمغان همچون گل، یک پیکر غرق خون بسویش بردند.

ادامه دارد....